Thursday, December 31, 2009

گرفتيم از عدو با يك اشاره
خسارت هاي جنگ هشت ساله
به ما دادند تا دينار آخر
جرينگي ، نقد، طي يك حواله

عدو با خفت از ما معذرت خواست:
غلط كردم، نفهميدم ،ببخشيد
و ما هم آن چنان دعواش ! كرديم
كه آن ترسو به تنبان خودش ....

همان كاري كه با صدام كرديم
براي سايرين در چنته داريم
و از اسكندر و تيمور و چرچيل
خسارت هاي جنگي خواستاريم

چه معني مي دهد اسكندر دون
كند آتش به پا در تخت جمشيد
لذا اورا كـَشيم از گور بيرون
كه تا گويد غلط كردم ، ببخشيد

بگيريم از طرف با زور ِ بازو
غرامت هاي هر دانه ستون را
اگر جمشيد هم اورا ببخشد
نمي بخشيم مجنون زبون را

شود درخواستِ توقيف اموال
براي پاد شاه لنگ ، تيمور
هر آن چه برد از توس و خراسان
از او گيريم با اردنگي و زور

واز تركان عثماني بگيريم
خسارت هاي آذر بايجان را
بفرماييم جبران قاطعانه
ندانم كاري سلجوقيان را

براي اشرف افغان نامرد
شود اعلام جرم و طرح دعوا
از حلقوم كثيفش مي كشانيم
خسارت هاي جنگ اصفهان را


پس از آن مردك چرچيل را هم
به ميخش مي كشيم از زير و بالا
كه تا از بابت جنگ جهاني
دهد كل ِ خسارت هاي ما را

براي مرد خونخواري چو چنگيز
هزار و بيست تا پرونده داريم
ولي چون كه همه در نوبت هستند
لذا او را به خاطر مي سپاريم

پس از اخذ غرامت هاي جنگي
صدور نفت را ول مي نماييم
خزانه چون كه پر شد از غرامت
در ِ هر چاه را گِل مي نماييم

بدان هركس كه با ما در بيافتد
(توو) پوزي مي خورد بي شك و ترديد
چه او اسكندر و چنگيز باشد
ويا خلواره اي مانند «جاويد»
http://www.youtube.com/watch?v=mVjdP9cjR9Y&feature=sub
http://www.youtube.com/watch?v=mVjdP9cjR9Y&feature=sub

Thursday, December 17, 2009

nice2

http://www.goethe-verlag.com/book2/FA/INDEX.HTM

nice one

http://www.goethe-verlag.com/book2/FA/INDEX.HTM